چه جعبه ابزاری ارزشمند تر از جعبه افزار شفافیت در دنیای امروز!

شفافیت و راستی و حقیقت در هر دنیایی کارهای انسان را به روش درست و صحیح می تواند به طور کامل و هدفمند پیش ببرد در این مقاله قصد داریم به تحلیل و پیاده سازی درست و کامل این موضوع بپردازیم،

که چه جعبه ابزاری ارزشمندتر و بهتر از جعبه ابزار شفافیت و وضوح کامل در همه عوامل و دستور العمل های کاری خواهد بود.

افراد در هر شغلی که فعالیت می کنند نیاز به ابزار هایی دارند که کارشان را راحت تر و دقیق تر انجام دهند. به عنوان مثال اگر آشپز هستید ابزار کار شما ماهی تابه، کفگیر وملاقه و …. می باشد. اگر نجّار هستید نیازمند داشتن میخ، چکش، ارّه و …. هستید و اگرمدیر هستید نیازمند داشتن میز کار، کامپیوتریا لپ تاپ برای ثبت اطلاعات و  …  هستید.

اما آنچه که به عنوان مدیر یا رهبر یک کسب و کار به آن نیازمند هستید این است که جعبه ابزاری برای رسیدن به موفقیت خود داشته باشید و دقت کنید که چه چیزهایی را می خواهید درون آن قرار دهید. یکی از این ابزارهای قدرتمند، شفافیت در کسب و کار است.

شفافیت، مهمترین ابزاری است که از طریق آن می توانید نشان دهید که چقدردیگران به شما و کسب و کارتان علاقمند هستند و یا اینکه برعکس چقدر دیگران نسبت به آن بی علاقه.

شفافیت دو لبه دارد که هر کدام بهتر و مهم تر از دیگری!

شفافیت همیشه روی خوشش را به شما نشان نمی دهد! همانگونه که شفافیت ابزاری دقیق برای جذب مخاطبان شما می باشد و دیگران از این طریق می توانند شما را بهتر بشناسند.

به این نکته هم توجّه داشته باشید که می تواند همانند شمشیری دو لبه عمل کند. گاهی اوقات به نفع شما و گاهی اوقات به ضررتان !شمشیر دو لبه ای که اگر تیز باشد و خوب عمل کن بسیار برنده خواهد بود وشما را به اوج می رساند و در غیر اینصورت علیه خود شما عمل کرده و مانع حرکت و رشدتان خواهد شد.

 چگونه رفتار کنیم که دیگران از ما استقبال کنند و با شفافیت به استقبال بریم!

اگر می خواهید همه چیز را به نفع خودتان تمام کنید و دیگران را شیفته ی خود، به این نکته توجه کنید که به عنوان مدیر باید این توانمندی را داشته باشید که همیشه نسبت به رقبای خود کاری انجام دهید که حس ارزشمندی را به مشتریان خود انتقال دهید.

ارزش آفرینی کنید و کاری متمایز و ویژه خلق کنید. آن زمان است که مردم برای خرید محصولات، کالا و خدماتتان صف می کشند و از شما استقبال می کنند. در واقع این شما هستید که می توانید تعداد مشتریان خود را افزایش دهید و یا اینکه آنها را به سمت رقبای خود سوق دهید.

به عنوان مثال اگر ظرفیتی 10 نفره را برای خرید از کالا و خدماتتان در نظر گرفته اید، کاری انجام دهید که بتوانید تنها یک نفر بیش تر از این میزان به آن اضافه کنید، اگر توانستید این کار را انجام دهید، جای تبریک دارد. چون شما توانسته اید به هدف برسید و بازار را از آن خود کنید.

 

چه زمانی شمشیر دو لبه روی نا خوشش را به شما نشان می دهد؟

اگر کمی غفلت کنید و چنین فکر کنید که همه چیز به نفع شماست، آنوقت است که این شمشیر براق و برنده روی نا خوشش را به شما نشان خواهد داد.

زمانی که رقبای شما این مزیت را از شما بربایند و آنها در خلق اثر ارزش آفرینی یکه تاز شوند، ارزش آن را در اختیار مشتریانتان قرار بدهند، آنوقت است که برند و محبوبیت شما زیر سئوال رفته و آسیب های بی شماری را به پیکره ی کسب و کارتان وارد می آورد.

چگونه شفافیت را برای همیشه حفظ کنیم؟

برای اینکه این شفافیت را برای همیشه حفظ کنید و پر تقاضا باقی بمانید، نیازمند این هستید که نشان دهید شما تنها عرضه کننده ی آن کالا و خدمات هستید و تعداد زیادی متقاضی برای رسیدن به آن صف کشیده اند.

این واقعیت را باید بپذیرید که باید بازار متفاوتی خلق کنید که مردم برای رسیدن به آن صف بکشند.

فقط سعی کنید که کاری انجام دهید که مردم برای آن صف ببندند.

اگرخوب دقت کنید، حتی در زمان گرانی ها، زمانی که مردم متوجه می شوند دسترسی به چیزی برایشان ُراحت نیست، سعی می کنند به هر طریقی  که شده آن را به دست پیدا کنند.

آنها حتی فراموش می کنند نیازشان را جایگزین چیز دیگری بنمایند. برای آن صف می بندند و به دوستان خود نیز اطلاع می دهند! حتی بسیاری از افراد که از قبل قصد خرید آن را نداشته اند زمانی که می بینند تعدادی ازافراد برای آن صف کشیده اند ابتدا می خواهند علت آن را بدانند. به همین دلیل پرس و جو می کنند و بعد نا خودآگاه خودشان هم وارد صف می شوند.

و حتی گاهی اوقات ساعت ها بدون اینکه به آن توجه کرده باشند در صف های طولانی می ایستند!

این موضوع در مورد کسب و کار هم صدق می کند، اگر در کسب و کارتان ارزش آفرین و شفاف باشید و مردم متوجه آن بشوند نه تنها انرژی زیادی برای حمایت از شما و برنامه های دیگرتان صرف می کنند بلکه این کا رباعث صرفه جویی در امور مالی شما می شود.

 

مدیریت مالی خود را کنترل کنید

اشتباهی که اغلب صاحبان کسب و کار ها انجام می دهند این است که هزینه ی بسیار بالایی را صرف تبلیغات می کنند! آنها پیوسته در تلاشند که بتوانند از محیط خارج از کسب و کار خود مشتریانی را به سمت کسب و کار خود دعوت نمایند.

در نتیجه هزینه های هنگفتی را صرف تبلیغات می کنند و چون در بخش خارجی برای جذب مشتری تلاش کرده اند در نتیجه قادر به سرمایه گذاری در محیط داخلی کسب و کار خود نیستند. اما اگر کمی هوشمندانه به این امر فکر کنیم می توانیم از منابع داخلی استفاده کنیم که کم هزینه تر و پر سود تر هستند.

زمانی که شما برای مشتریان خود ارزش آفرینی می کنید و رضایت کامل را از آنها دریافت می کنید.

از این طریق توانسته اید تبلیغاتی را انجام دهید که پر سودتر و پر بازده تر بوده است و در اصل بر روی امور مالی خود نیز متمرکز تر شده اید. و کاری انجام داده اید که این مردم هستند که برای شما وقت و انرژی گذاشته اند و برای شما تبلیغ کرده اند و در اصل برای شما صف بسته اند!

حمایت مردم از شما به مفهوم به اوج رساندن و شفاف نشان دادن کسب و کارتان می باشد. و از این طریق است که شما می توانید به سود های بالا برسید.