چه راهکارهایی برای برانگیخته کردن حس های مشتری وجود دارد؟
چگونه و با چه روش هایی میتوانیم حس های مشتری را برانگیخته سازیم؟
امروزه برای بدست آوردن و دستیابی به حس های اصلی و واقعی مشتری به خدمات و کالاهای ما راه حل های گوناگونی وجود دارد که بتوانیم آنها را نسبت به کار خود برانگیخته و شناسایی کامل آنها را به سمت خود داشته باشیم،
اما همین کار فرصت ها و چالش ها و روش های گوناگون و مختلفی را در بر دارد که در این مقاله قصد بررسی آنها را داریم تا چگونه به اهداف خود با مشتری ها دست پیدا کنیم.
مهمترین مسئله ای که برای مدیران و کارفرمایان اهمیت دارد این است که چه کالا و خدماتی تولید کنند که بتوانند آن را به راحتی به بازار عرضه کنند؟ یااینکه چگونه بتوانند مورد استقبال مردم قرار بگیرند؟
برای اینکه انرژی محسوسی پیرامون کالا و خدمات جدید ایجاد کنید و اشتیاق و هیجان مشتریانتان را نسبت به آن برانگیخته کنید نکات زیر را به خاطر بسپارید :
1-کار خود را ارزشمند نشان دهید تا ارزش آن را به مشتری نشان دهید تا حس اصلی آنها را به دست آوریم !
هرگز از مشتریان خود نخواهید که از شما خرید کنند، بلکه از آنها بخواهید تمایلشان را نسبت به کالا و خدماتتان ارائه بدهند.
اشتباهی که اغلب صاحبان کسب و کارها انجام می دهند این است که سعی می کنند به هر طریق ممکنی مشتریان را به سمت خود بکشانند. اگر دقت کنید می بینید که چه بسیار مغازه دارانی که به مشتریان خود التماس می کنند که وارد مغازه ی آنها شوند و از آنها خرید کنند در حالیکه بسیاری از کسب و کارها شیوه ای کاملا متفاوت دارند.
آنها هیاهو و جار و جنجال ندارند و فریاد نمی زنند بلکه به گونه ای رفتار می کنند که حس دیگران را برای خرید از خود برانگیخته کنند و آنان را شیفته ی خود کنند.
در نتیجه کاری را انجام بدهید که نتایج شگفت آوری را به همراه داشته باشد.
یکی از روشهای موثر در این کار ورود به دل مشتری است. ورود به دل مشتری یک روش تبلیغی غیر مستقیم و خارق العاده می باشد.
زمانی که با مشتریانتان در تعامل هستید و به درخواست های آنها توجه می کنید در اصل شما دارید از این طریق به دل مخاطبانتان ورود پیدا می کنید. با پرسیدن این سئوال که چرا دوست دارید این محصول را داشته باشید؟ یا چرا همه دوست دارند این محصول و خدمات را از شما بخرند؟ و …. می توانید به ارزشمندی کار خود پی ببرید.
چه زمانی می توانید تصویر و حس بهتری از مشتری در ذهن خود ایجاد کنید؟
زمانی که مردم تمایلشان را برای خرید از شما اعلام می کنند، به تصویر بهتری دست پیدا خواهید کرد در نتیجه برنامه ریزی و استراتژی بهتری برای خود تعریف نموده و می توانید به هدف خود که همان بازارمی باشد دست پیدا کنید.
اما نکته ای که دراین زمینه باید بدان توجه ویژه داشته باشید این است که به صفر تا صد علاقه مندی مشتری خود توجه ویژه داشته باشید. علاقه مندی مشتریان شما همیشه صفر مطلق یا صد در صد نیست، بلکه ممکن است 20 ، 80 یا 90 درصد ، و یا کمتر و بیشتر باشد. و اگر شما فقط به صفر یا صد مطلق بیاندیشید ممکن است افرادی که تمایلشان برای خرید از شما بین صفر تا صد است را هم از دست بدهید.
به عنوان مثال اگر فرم نظر سنجی ای را طراحی نموده و در آن فقط دو گزینه برای خریدن و نخریدن طراحی بنمایید، در اصل شما آنها را بر سر دو راهی پذیرفتن یا نپذیرفتن قرار داده اید و به میزان علاقه مندی های آنها توجه نکرده اید.
در حالیکه ممکن است اعلام تمایل آنها باعث شود با رسیدن به خواب هایی که در ذهن دارند، قانع شوند و صد در صد تمایل به خرید پیدا کنند. و در این صورت تنها اتفاقی که می افتد این است که شما شانس خود را از دست داده اید. بنابراین به میزان علاقه مندی آنها توجه کنید و سعی کنید از روشهای مختلف راهی پیدا کنید تا میزان تمایل آنها را به خود جلب کنید.
2-اعلام شرایط کنید تا برای همه شفاف سازی شود!
برای پر تقاضا شدن حتما شرایط تان را اعلام کنید. مردم از اینکه از جایی خرید کنند که ویژه و انحصاری است و شرایط سختی دارد، احساس رضایت می کنند و از آن لذت می برند. چون معتقدند که برای به دست آوردن آن زحمت زیادی کشیده اند. و این کار هر کسی نبوده است. و آن را برای خود موفقیت بزرگی قلمداد می کنند.
بزرگترین لذت برای هر فرد لوکس بودن و لوکس خرید کردن است. متفاوت بودن و متفاوت خرید کردن به این مفهوم است که آن فرد، فردی کاملا متمایز است. این تمایز را شما ایجاد کنید. با ایجاد سطح تمایز، شرایط خود را اعلام کنید و با ارائه ی خدمات انحصاری ، شاخص بودن خود را به رخ آنان بکشید.
این موضوع به حدی مهم است که در زندگی روز مره و کسب و کارمان هم صدق می کند. اینکه دوست داریم با مشاور خاصی در ارتباط باشیم. اینکه به راحتی وقت خود را به هر کسی اختصاص ندهیم و به هر رستورانی نرویم، نشان از پر تقاضا شدن دارد.
3-نیاز بازار خود را بشناسید تا به مسیر اصلی خود تمرکز کنید!
شناخت بازار هدفتان یکی از مهم ترین راههای موفقیت تان است. برای اینکه بازارتان را به درستی بشناسید، مدام باید در حال رصد کردن باشید. مبادا کالا و خدماتی تولید کنید که فقط خودتان از آن لذت ببرید، در حالی که خریداران شما حس خوبی ازآن به دست نمی آورند. و یا شاید یکی از دلایلش این باشد که کالا و خدماتی که شما به بازار عرضه می کنید دیگر مانند گذشته مورد نیاز مصرف کننده نباشد.
به عنوان مثال در چند سال گذشته ، زمانی که مردم هنوز از کاست پلیر استفاده می کردند و برایشان استفاده از آن بسیار دشوار بود. با به بازار آمدن سی دی ها و دی وی دی ها ، به یکباره نوار های کاست جای خودش را به سی دی ها داد. و مردم از اینکه می توانستند به راحتی حجم بالایی از فیلم ها و موسیقی ها را روی آن بارگذاری کنند احساس لذت فراوان می کردند.
با گذشت زمان فلش ها و گوشی ها جایگزین سی دی ها و دی وی دی ها شد. با این روش دیگر مسیر راحت تر شده بود و بازار تولید کننده های سی دی و نوار کاست ها از رونق افتاد و جای خودش را به تکنولوژی روز دنیا داد.
حالا اگر هر چقدر هم تولید کننده ی این کالا ها بر روی کیفیت آنها کار کند و برای آنها یک تیم ایده پرداز استخدام کند، به دلیل اینکه دیگر مورد نیاز بازار نیست و مخاطب خاص خود را ندارد، فاقد ارزش بوده و سودی برای تولید کننده ی آن نخواهد داشت.
در نتیجه هیچ مشخص نیست کالایی که امروز در دست دارید، فردا به کارتان بیاید یا همانند نوارهای کاستی که امروز بی ارزش شده راهی گورستان فراموشی شود! در نتیجه برای تولید هرگونه کالا، خدمات و محصولاتی باید به روز بود و مدام در حال تغییر و تحول.
برچسب:برانگیخته کردن, حس های مشتری, مشتری