چگونه ذهنیت ثروت ساز را از ظاهر فریبنده آن تشخیص دهیم؟
چگونه ذهنيتي ثروت ساز را با روايت تشخيص دهيم؟
سالها پیش مرد فقیری بود که بسیار فقیرو تنگدست بود. او چون نمی توانست غذای خوب و مناسبی برای خود و خانواده اش فراهم کند. او دائماً از این موضوع رنج می برد و فقیر بودن را عار می دانست. بنابراین با این که بیشتر روزها نان خشک و آب می خورد و یا سر گرسنه بر بالین می گذاشت. اما همواره سعی می کرد به دروغ خود را ثروتمند نشان بدهد و با این کار به ظاهر آبرو برای خود کسب کند.
مرد فقیر هر روز نزد ثروتمندان شهر می رفت و به دروغ از غذای چرب و شیرینی که خورده بود برای آنان تعریف کرد. مردم که از فقر و تنگدستی او خبر داشتند و صورت لاغر او را می دیدند، می دانستند که دروغ می گوید و حرف هایش را باور نمی کردند. اما او همچنان بر سر ادعای خود بود، ولی دلیلی نداشت تا حرف هایش را ثابت کند. تا اینکه اتفاقاً روزی از روزها هنگام عبور از کوچه تکه دنبه ی گوسفندی را بیرون در خانه ای دید.
ناگهان فکری از خاطرش گذشت. با خود گفت: بهتر است از این دنبه برای فریب دادن دیگران استفاده کنیم. خوب به اطراف نگاه کرد و وقتی کسی را ندید با خوشحالی آن دنبه را چون گوهر گرانبهایی در دستمالی پیچید و به خانه برد و آن را بر روی طاقچه گذاشت.
مردک بیچاره هنگام خارج شدن از خانه، دنبه را برمی داشت و با دقت بر لب ها و سیبیلش می مالید و چربشان می کرد تا به دیگران بفهماند که امروز خوراک چربی خورده و اثر آن بر روی لب هایش باقی مانده است.
مدتی گذشت، بعضی از مردم که سبیل و لب ها ی چرب مرد فقیر را می دیدند کم کم باورشان شد که او واقعا غذای چرب و خوشمزه ای خورده است. اما بعضی دیگر که باور نمی کردند دلشان به حال او می سوخت.
یکی از روزها که مرد فقیر طبق معمول در میان عده ای از ثروتمندان نشسته بود و ا زغذای چرب و نرمی که خورده بود تعریف می کرد. ناگهان طفل کوچک او نفس نفس زنان رسید و با گریه گفت: پدرجان، پدر جان! چند لحظه پیش گربه آمد و تکه دنبه ای را که هر روز با آن لب و سبیلتان را چرب می کردید را با خود برد. باور کنید من هرچه دویدم تا دنبه را از چنگ او در بیاورم، نتوانستم.
ذهنیت ثروت ساز یا ظاهر فریبنده
اینکه امروز برچه مسندی تکیه زده ایم و قرار است فردا در چه جایگاهی بایستیم بیانگر این است که چگونه می اندیشیده و می اندیشیم. این داستان حکایت زندگی برخی از ما انسانها است. انسانهایی که سعی می کنند خود را به زیبایی و درستی در بین مردم نشان دهند در حالیکه از درون تهی هستند. و جالب آنکه خود نیزنسبت به آن آگاه هستند.
امّا خود را به نادانی زده و چنان می پندارند که کسی از آن آگاه نخواهد شد. و به اصطلاح امروز صورتشان را با سیلی سرخ نگه می دارند که مبادا دیگران در مورد آنها اشتباه فکر کنند و اشتباه قضاوتشان کنند. آنها سعی می کنند هرگونه سختی را به خودشان اعم از خریدن لباس های فاخر و گران قیمت گرفته تا خریدن لوازم لوکس در منزل و …. بدهند، تا نشان بدهند که آنها نیز زندگی مرفهی دارند.
بهتر است بگوییم که دنبه ای را به سر و صورت زندگی خود می کشند که دیگران نیز آنها را جزء افراد پولدار جامعه بشناسند!
آنها برای خریدن لوازم لوکس و لباسهای به روز خودشان حاضرند میلیونها تومان هزینه کنند امّا اکثر مواقع از اصل زندگی که شامل آرامش روحی و روانی، خانواده و دوستان، سلامتی، کسب و کار سالم، تفریح و … غافل می شوند. افراد ثروتمند صرفا افرادی نیستند که پول زیادی دارند بلکه کسانی هستند که ذهنیت ثروت سازی دارند.
مبنای اندازه گیری در ذهنيت ثروت ساز
اگر قرار باشد مبنای اندازه گیری را فقط پول افراد قرار دهیم خواهیم دید که چه بسیار میلیونرهایی که از زندگی کردن با فقط دو چمدان کاملا خوشحال و راضی هستند!
متاسفانه آنچه از ثروت به ما آموخته اند، داشتن حساب بانکی پراز پول، ماشین گرانقیمت و خانه های مجلل است.
اما ثروت واقعی ثروتی است که در ذهن ما شکل می گیرد، ثروتی که از اندیشه ی ما حاصل می شود و همانند بذری که در خاک کاشته می شود رشد می کند و بزرگ می شود. شاخ و برگ می دهد، به ثمر می نشیند و میوه می دهد.
فرد ثروتمند کسی است که می داند حتی اگر همه ی دارائیش را از دست بدهد می داند که چگونه و چطور همه ی آنها را دوباره صاحب شود و در مدت کوتاهی همه ی آنها را از آن خود کند.
مهم نیست که چقدر داشته باشید، مهم این است که چقدر می توانید بسازید و ذهني ثروت ساز داشته باشيد!
اگر به دقت به اطرافتان نگاه کنید خواهید دید که چه فرصت هایی را دارید که تا کنون به آن نیاندیشیده اید. افرادی که ذهنیت های ثروت ساز دارند کسانی هستند که از فرصت های کوچک استفاده کرده و آن را تبدیل به درختی تنومند کرده اند. آنها کسانی هستند که ما می گوییم دست به خاک می زنند، طلا می شود.
به راستی هم همینگونه است. آنها توانایی تبدیل خاک به طلا را می دانند و آن را انجام می دهند. برای آنها نمی دانم و نمی توانم مفهومی ندارد بلکه فقط انجام دادن آن مهم است.
و در فرایند انجام است که شاخ و برگ بیشتری به آن اضافه می کنند و در نتیجه ثروت هنگفتی را از آن خود می کنند. امّا افرادی که فقط ثروتمند هستند با کوچکترین تلنگری، با لغزش مواجه شده و همه چیز خود را از دست می دهند. یقیناً همه ی شما مصداق چنین انسانهایی را در زندگی خود دیده اید و به این موضوع پی برده اید که بسیاری از آنها بعد از شکست هایشان، داستان آن را نقل محافل کرده و از تعریف قربانی شدن خود لذّت می برند.
ماه پشت ابر نمی ماند و ظاهر فريبنده يا ذهن با ارزش و ثروتمند شما را نمايان مي سازد!
درست است که نوع پوشش ما تاثیر بسیار زیادی بر رفتار ما می گذارد. به عنوان مثال زمانی که شما کت و شلوار گران قیمت و مرتبی پوشیده اید حاضر به انجام هر کاری نمی شوید و به گونه ای رفتار می کنید که در خور لباس و ظاهر شما باشد. امّا اگر این ظاهر شما تو خالی باشد،
تنها جلوه ی فریبنده به خود می گیرد و با کوچکترین اتفاقی مردم به تو خالی بودن آن پی خواهند برد و آنوقت است که دیگر هیچ ارزش و جایگاهی نخواهید داشت.
بپذیریم که ماه پشت ابر باقی نخواهد ماند! و روزی خواهد رسید که مردم به توخالی بودن پی ببرند، اگر بتوانیم خود را قوی و قدرتمند کنیم مورد تایید و پذیرش و در غیر اینصورت طبلی تو خالی خواهیم بود. که دیگر هیچ کس به صدای آن توجهی نخواهد کرد.
همانطور که به دیگران اجازه می دهیم از ظاهر و صحبت کردن و رفتارمان، ما را قضاوت کنند، به این نیز بیاندیشیم که از درون خود را چگونه بسازیم که اگر کسی بدان راه پیدا کرد آن را قدرتمند تر از ظاهرمان ببیند . چرا که این تنها راه اثرگذاری و موثر بودن است. و از این طریق است که می توانیم مورد اعتماد دیگران واقع شویم.
زمانی که خدمتی را خالصانه به مردم انجام می دهیم نشان از ثروت درونی و پر مغز ماست و همین یعنی بذرهای ثروت را در ذهن و اندیشه مان کاشته ایم و با آبیاری آن و ارائه ی خدمات ارزنده به دیگران توانسته ایم آن را بارور کنیم.
آنچه در ساختن ذهنیت ثروت ساز مهم است این است که بدانیم خداوند همه ی انسانها را یکسان آفریده است. امّا تنها تفاوتی که وجود دارد این است که برخی توانایی استفاده از فرصت ها دارند و برخی به دنبال بهانه هایی برای انجام ندادن آن. کسانی که سعی کرده اند از تمامی منابع و امکانات خود استفاده کنند این توانمندی را دارند که متفاوت تر از بقیه باشند.
همیشه با خود تکرار کنیم که ثروت در همه جا وجود دارد بویژه در ذهن های ما .
برچسب:ذهنیت ثروت ساز, ظاهر فریبنده, کسب و کار